زندگی تلخ
بنجامین عاشق

برای تو می نویسم...

 

 


برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست
...

برای تويی كه احسا
سم از آن وجود نازنين توست ...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...

... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای

برای تويی كه قلبت پـا ك است ...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...

نوشته شده توسط جلیل بنجامین یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, (16:15) |

عابرانی که از کنارم می گذرند

   

        مست عطر تنم می شوند و           

  

          نامش را که  می پرسند              

          

       دلم می لرزد            

  

   چگونه بگویم خاطرات توست...؟ 

نوشته شده توسط جلیل بنجامین دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, (16:5) |

یادت هست
خیالت هست
خاطراتت هست
فقط جای تو خالیست

نوشته شده توسط جلیل بنجامین دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, (15:46) |

نوشته شده توسط جلیل بنجامین دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, (15:44) |

نوشته شده توسط جلیل بنجامین سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, (17:57) |

 


بگذار سیگارم را بکشم ...

 


مانده ام کدام را راضی کنم !

 


دلی که می خواهد عاشـــق باشد !!

 


یا عقلی که می خواهد عاقـل باشد...

 

روزهاست درگیرم ...اما تو باور نكن

نوشته شده توسط جلیل بنجامین سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, (17:53) |